روایت یک کار جهادی برای تأمین اقلام محافظتی نیروهای خدمات رسان در روزهای اوج بحران/ کرونا بهانه ای برای کمک مؤمنانه و شناسایی خانواده های محروم شد
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۲۶۶۲۴
کیومرث مژدهی، مسئول کانون جوانان رضوی گیلان با بیان اینکه از ۱۳ اسفندماه کارگاه ما شروع به تولید ماسک با سه وجود چرخ خیاطی کرد گفت: عصر همان روز تعداد چرخ ها به ۸ عدد رسید و سپس با کمک خانوادهها تعداد آن ها هر روز بیشتر می شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کیومرث مژدهی مسئول کانون جوانان رضوی استان گیلان با حضور در دفتر ۸دی با اشاره به اینکه کانون جوانان رضوانی مجموعه تربیت محور و یک کانون پرورشی و تربیتی است که ماده اولیه آن را بچه های نوجوان و جوان تشکیل میدهند اظهار کرد: این مجموعه سال ۱۳۸۱ تشکیل شد و اکنون با ۵۰۰نفر کارهایی را انجام میدهد که خانوادهها و مدارس به هر علتی کمتر به آن میپردازند در واقع میتوان گفت که مجموعه ما نوعی مکمل برای خانوادهها و مدارس است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه ما در این مجموعه به دنبال این هستیم که انسان هایی با زندگی مؤمنانه، شاد و موفق پرورش دهیم بیان کرد: در مجموعه ما فرد باید به درد حکومت جهانی امام زمان(عج) بخورد و هر جوان به نیت این که روزی در مشکلی مفید واقع شود در کانون ما حضور دارد.
مسئول کانون جوانان رضوی گیلان قالب برنامههای این کانون را توانمندی های زندگی و سبک زندگی حقیقی عنوان کرد و افزود: بچه های مذهبی و کانونی یک ایرادی دارند که خوب درس میخوانند اما مبانی واقعی زندگی را نمی دانند این در حالی است که باید بر روی مبانی یک زندگی حقیقی کار کرد.
وی با اشاره به اینکه کسی که در این کارگاه حضور دارد دارد باید انواع و اقسام دانش ها را بلد باشد افزود: کارگاه رنج گنج، تعمیرات ماشین، نجاری، کارگاه نوشتن نامه اداری و ... بخش کوچکی از برنامه های کانون جوانان رضوی است.
مژدهی در ادامه تصریح کرد: ما یک کارگاه رنج گنج نیز در این کانون داریم که در این کارگاه بچه های سال های ششم و هفتم در گروه های کوچک یک روز در نانوایی کار میکنند و در غروب مزد کار خود را می گیرند.
مسئول کانون جوانان رضوی گیلان ادامه داد: گاهی نیز به طور توافقی ۲۰۰۰ متر از زمین کشاورزی را با هزینهای در اختیار گرفته و بچهها در قالب گروههای کوچک به طور جدی کار کشاورزی کرده و در انتها مزد کار خود را هرچند کم می گیرند.
وی با اشاره به اینکه در این روش تربیتی حتی اگر بچهها کار یاد نگیرد با سختی کار و نان حلال درآوردن آشنا می شوند بیان کرد: ما زمین کوچکی نیز در اختیار خودمان داریم که هم اکنون گروه ها در آنجا کشت گوجه، خیار، بادمجان و ... را دارند که برای این کار ها هم هیچ کمکی مستقیم از دولت دریافت نکردیم و تمامی هزینه ها مردمی یا با کمک خانوادهها بوده است.
مژدهی با بیان اینکه از ۱۳ اسفندماه کارگاه ما شروع به تولید ماسک با سه وجود چرخ خیاطی کرد گفت: عصر همان روز تعداد چرخ ها به ۸ عدد رسید و سپس با کمک خانوادهها تعداد آن ها هر روز بیشتر می شد.
مسئول کانون جوانان رضوی گیلان تاکید کرد: ما به دنبال این نبودیم که فقط ماسک تولید کنیم و به مناطق محروم بدهیم ما میخواستیم ماسک را به کسانی بدهیم که مجبور به بیرون آمدن بودند مثل آتشنشانان یا رفتگران، زیرا از نظر ما دادن ماسک به کسانی که در مناطق محروم بودند نوعی تشویق آنها برای بیرون آمدن بود.
وی با اشاره به اینکه در این دوران دو مرحله هر مرحله ۴۰۰ ماسک همراه با مواد ضدعفونی کننده به پلیس یگان ویژه کمک کردیم و به نانوایی های رشت نیز در دو مرحله هر مرحله با یک بسته ۴ تایی ماسک، یک ظرف شستشوی کف و سطوح و دو ظرف شست و شوی دست کمک شد افزود: پلیس راه، سازمان آرامستانها، آتش نشانی، پرسنل شهرداری، پرسنل و زندانیان زندان مرکزی رشت و خانوادههای آنان از جمله مجموعه هایی بودند که بسته های بهداشتی ما را دریافت کردند.
مژدهی در ادامه تصریح کرد: به راننده های حداقل ۱۵ خط تاکسی و در خیابان معلولین از آسایش ۷ تا ۱۹ با همکاری پایگاههای همان محل نیز ۳۰۰ بسته و خانواده های مجموعه خودمان در دو مرحله و همچنین همسایه های مجتمع کانون جوانان رضوی نیز بسته بهداشتی توزیع شد.
مسئول کانون جوانان رضوی گیلان با اشاره به اینکه با هماهنگی سازمان تبلیغات و دانشگاه علوم پزشکی گیلان کانون جوانان رضوی مقر هماهنگی کمک های مردمی به پرستاران شد افزود: ما از اعضای خودمان به اضافه داوطلبان ۲۰ نفر را برای کمک به بیمارستان ها در دانشگاه علوم پزشکی معرفی کردیم.
وی با اشاره به حضور مستمر برای سمپاشی محلات، توبید بیش از ۷۰۰۰۰ ماسک، اهدای ۲۳۵ بسته معیشتی به ارزش ریالی هرکدام حداقل ۵۰۰ هزار تومان گفت: توزیع ۶۰۰۰۰ محلول شستشوی استاندارد ۱۰۰سی سی دست، شصت هزار محلول ۳۰۰ سی سی شستشوی کف و سطوح، ۵۰۰۰ بسته برای محرومین مناطق کم برخوردار شهر رشت با همکاری مؤسسه هم آوا نیز از دیگر اقدامات کانون جوانان رضوی در روزهای شیوع کرونا بود.
مژدهی افزود: در شب عید که استان با کمبود گان مواجه شده بود ما ۱۰۶۴ دست گان با پارچه ضد نفوذ پلی اورتان دوختیم و تحویل بیمارستانها دادیم.
مسئول کانون جوانان رضوی گیلان در ادامه اقدامات این کانون در روزهای کرونای تشریح کرد: پنج برنامه زنده تبلیغی در اعیاد شعبانیه ساخته و در فضای مجازی منتشر شد که حداقل ۵ هزار بیننده داشت، ۱۰ کلیپ تبلیغی از کار خودمان ساختیم و همچنین با استفاده از امکانات برای مجموعه های دیگر هم تبلیغ کردیم.
وی با اشاره به اینکه ۲۵۰ خانواده در این کارگاه به ما در کارهای خیاطی، ارائه چرخ، برشکاری پارچه، تعمیر، نگهداری و امور فنی، در قالب گروههای ضد عفونی کننده، بیمارستان، بسته بندی، رانندگی، کمک مالی یا تیم رسانهای به ما کمک کردند ابراز کرد: همه این کار ها ۱۰۰ درصد رایگان، داوطلبانه و به امر رهبر انقلاب بوده است.
مژدهی به اجرای هزار جلد مسابقه کتاب سه دقیقه در قیامت و طرح احیای از آن مساجد با هماهنگی سازمان تبلیغات اسلامی اشاره کرد و افزود: ما در این روزها نوجوانان و جوانان کانون خود را رها نکردیم و مسابقه خدمت به والدین را در بین اعضا به نیت سربازی و رضایت امام زمان(عج) و دوره های مجازی تدبر را برای مربیان خود اجرا کردیم.
مسئول کانون جوانان رضوی گیلان با تاکید بر اینکه برای هیچ یک از این خدمات ریالی دریافت نکرده و فقط می خواستیم به مشکلی در کشور حل شود افزود: این تربیت انقلاب اسلامی و امام است، من که جنگ را درک نکردم در شبی که چرخها و روز بعد خانومها آمدند و ما درگیر بلد نبودن دوخت یک ماسک بودیم شب های جنگ را درک کردیم؛ ما دارای یک فضای صمیمی بودیم که احساس می کردیم پشت صحنه جبهه هستیم، نه فقط در موضوع کرونا بلکه هر اتفاق دیگری که برای انقلاب بیفتد این بچه ها همیشه پایدار هستند
وی ادامه داد: در روزهای سیل لرستان ما به خانههایی می رفتیم که پر از گِل بود که تمیز کردن خانه فایدهای نداشت و تنها چند وسیله سالم در میآمد اما همان وسیله ها برای صاحبخانه زندگی بود و ما این کار را برای زندگی آنها انجام میدادیم، آنها هم شخص ما را نمی شناختم و ما را نیروی انقلاب و رهبر میدانستند.
مژدهی با بیان اینکه ما از امام (ره) آموختیم که هرکس موظف به وظیفه خود است و در این راستا نگاه ما باید به امام زمان (عج) و در نبود ایشان به نائب او باشد ابراز کرد: اینکه کسی امام(ره) را دیده اما گاهی خطا و اشکالاتی داشته از تنبلی خودش در این مکتب بوده است.
مسئول کانون جوانان رضوی گیلان در رابطه با شناسایی نیازمندان برای اهدای بسته های بهداشتی و معیشتی بیان کرد: ما از نانواییها، خواربار فروشان و معتمدان محل نیازمندان را شناسایی کردیم و این کمک ها بعد از کرونا نیز تا هر کجا که لازم باشد ادامه دارد.
مژدهی ادامه داد: بیش از ۲۵۰ بسته کمک معیشتی پر و پیمان با برنج ۱۰کیلویی و گوشت و مرغ و مواد غذایی خانوار به خانواده های نیازمند کمک شد.
وی با بیان اینکه در تابستان نیز برای ۵۰۰ نوجوان برنامه ای تحت عنوان مدرسه تابستانی علوم و مهارت های زندگی داریم افزود: در این کارگاه ها بچه ها را به اولیا ثبت نام میکنیم که آنها هم یکسری وظایفی دارند و بچه ها نیز در کنار این مدرسه تابستانی از اردو و تفریح بهره مند می شوند.
مژدهی با تاکید بر این که حتی یک ریال کمک از نهادهای دولتی نداشتیم اذعات کرد: تنها نهادی که به ما کمک کرد شهرداری رشت در قالب سازمان کود آلی بود که برای ما پارچه و وسیله خرید ولی کمک نقدی مستقیم ای در کار نبود؛ و حالا برای من سوال است که ۲۵۰ میلیارد تومانی که برای ستاد کرونا هزینه شد، کجا رفت؟
مسئول کانون جوانان رضوی گیلان در ادامه تصریح کرد: ما خیری داشتیم که از تهران و کرج چندین مرحله بارهایی به ارزش حداقل ۷۰ میلیون تومان برای ما فرستادند؛ آن روزها را به طوری طراحی نکردیم که کار خودمان دیده شود ما خواستیم که این کار به نام جریان انقلابی تمام شود.
وی با بیان اینکه ما از این کار خسته نمی شویم و خدا را شاکر هستیم که انقلاب ظرفیتی را قرار داد تا ما بتوانیم کاری کنیم افزود: کرونا با همه مصیبت هایی که برای مملکت داشت فضائل زیادی هم داشت در بستر کرونا همدلی بیشتر شد، به بهانه آن به بعضی از محرومین ناشناخته رسیدگی شد، همچنین مردم و گروههای جهادی نیز فعال تر شدند.
مژدهی در پایان با اشاره به اینکه در این راه کسانی بودند که میگفتند این وظیفه شما نیست که ماسک تولید کنید گفت: بازخوردهای خوب ما در این مسیر بسیار بیشتر بود؛ ما کسانی را داشتیم که رفتند و مرده های مردم را شستند، کسانی که خانوادههای آنان از ترس به آنها نزدیک نمیشدند؛ روزهایی که کسی حتی جرئت رد شدن از کنار افراد جان باخته را نداشت افرادی بودند که داوطلب برای این کار شدند زیرا وضعیت بسیار بد شهر خود را در روزهای اوج کرونا میدیدند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: خانواده ها گروه ها کار خود بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۲۶۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲ دهه خدمت در منطقه محروم / روایت معلم غلامانی از زندگی معلمی
معلم غلامانی که دو دهه را در مناطق محروم خدمت کرده است، از سختیهای شغلاش میگوید و اینکه چگونه وقت گذراندن با نوجوانان روزهای خدمت را برای او شیرین کرده است تا آنجا که «غلامان» را خانه خود میداند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، «معلمی شغل انبیا است»؛ جملهای که زیاد شنیدهایم و با آن آشنا هستیم، اما آنچنان از سختی و شیرینیهای این شغل باخبر نیستیم. هفته معلم که یادآور شهادت بزرگ معلم انقلاب اسلامی ایران، شهید مرتضی مطهری است، فرصت مناسبی را به وجود میآورد تا دقایقی را با معلمان سپری کنیم تا شاید با گوشهای از زندگی آنها آشنا شویم.
به سراغ یک خانم معلم میرویم؛ یکی از فرهنگیان دغدغهمند خراسانشمالی که ۱۸ سال است با وجود آنکه میتواند در بهترین نقاط به کار بپردازد، اما در منطقه محروم غلامان مانده و صفا و صمیمیت خدمت در میان بچههای منطقه را با آسایش داشتن در مناطق و شهرهای مرفه عوض نکرده است.
وی عشق به دانشآموزان و مظلومیت آنها در کمبود امکانت را عامل ماندگاری خود در این منطقه میداند و میگوید بیشتر معلمها از همان لحظهای که به اینجا میآیند برای گرفتن انتقالی و رفتن به نقاط بهتر لحظهشماری میکنند، اما ماندن در این محل برای او لذت دیگری دارد.
حلما امیری با ۱۸ سال سابقه خدمت در منطقه غلامان از تلخ و شیرینهای شغلش و خاطراتش با دانشآموزان میگوید؛ او روزهای سختی را در سالهای ابتدایی خدمتش گذرانده است؛ از جادههای پر از خطر منطقه تا دوری از خانواده، دوستان و کمبود انواع امکانات اولیه در منطقه خدمت، اما هیچکدام نتوانسته است از عشقش به معلمی بکاهد.
وی معلمی را عاشقانه دوست دارد و مهمترین وظیفهاش را انسانسازی میداند؛ خانم امیری لذت میبرد که یک معلم است و میتواند به دانشآموزان خدمت کند؛ خانوادهاش نیز به معلم بودنش افتخار میکنند و تلاش کردهاند در سختیها همراهش باشند.
حلما امیری کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی در حال حاضر به عنوان مدیر مدرسه در شهر محروم غلامان خدمت میکند. وی مهمترین رسالت یک معلم را خدمت به دانشآموزان و انسانسازی میداند، چراکه امروزه دانشآموزان نیاز فراوانی به رهنمودهای یک معلم دلسوز دارند.
این معلم میگوید اینجا منطقه محرومی است که بسیاری از معلمان به محض تمام شدن ابلاغ خدمت به دنبال رفتن از اینجا هستند، اما من نمیتوانم دانشآموزان و مردمی که با آنها اُنس گرفتهام را رها کنم چراکه آنها را مثل خانواده خودم میدانم و همچون یک خانواده صمیمی برای دیدن موفقیت تک تک دانشآموزانم لحظه شماری میکنم.
او از سختیهای کار کردن در این منطقه حکایتها دارد، آنچه خودش طی این سالها با پوست و خون درک کرده است؛ «شهر غلامان فاصله زیادی با مرکز استان دارد و جادههای خطرناک، رفتوآمد را برای معلمان سخت میکند، علاوه بر اینها وجود قومیتهای مختلف در این منطقه باعث میشود که بیشتر اوقات دانشآموزان دوزبانه را در مدرسه داشته باشیم که مشکلات خاص خودش را دارد.»
این معلم غلامانی از کمبود امکانات و فضاهای آموزشی میگوید که سختیهای تدریس را دوچندان میکند؛ «من همین جا از همه همکارانم که سختیهای خدمت در این منطقه را به جان میخرند و با عشق و علاقه زندگی خود را وقف دانشآموزان کردهاند تشکر میکنم.
حلما یکی از مهمترین عوامل ماندگاری در منطقه غلامان را نگاه و لطف ویژه اهالی نسبت به معلمان و قشر فرهنگی میداند که باعث مضاعف شدن انگیزه معلمان در خدمترسانی میشود، این شغل را با بینش و آگاهی انتخاب کردم و همواره به آن عشق میورزم.
وی اذعان میکند که حضور در میان دانشآموزان و کمک به آنها برای هر معلم بسیار لذت بخش است؛ برای من که مدیر دبیرستان هستم، دیدن موفقیتهای علمی و پرورشی دانشآموزان در حیطههای مختلف شیرینترین تجربه خدمتم را رقم میزند. سال گذشته یکی از دانشآموزانم که پدرش را در سن جوانی از دست داده بود و سودای رشته پزشکی را داشت، توانست در این رشته و در دانشگاه کرمان قبول شود و این خاطرهای شیرین برایم رقم زد که تا سالها در ذهن من باقی خواهد ماند.
معلم غلامانی دیدن اشک دانشآموزان را بدترین خاطرهاش عنوان میکند و ادامه میدهد: یک روز به یاد دارم که پدر یکی از دانشآموزان که از انجمن اولیا و مربیان مدرسه نیز بود به رحمت خدا رفت و دانشآموزم از این اتفاق خبر نداشت، من و همکارانم نمیدانستیم چطور باید این خبر را به او بدهیم تا اینکه عموی دانشآموز به مدرسه آمد تا او را با خود ببرد و خبر مرگ پدر را به او بدهد؛ این تلخترین لحظهای بود که من در کل دوران خدمتم حس کردم و هرگز از یادم نمیرود.
وی از اوقاتی میگوید که ناامید شده است؛ «آنجایی که تمام تلاشم را میکنم، اما دیگران این تلاش را نمیبینند و فکر میکنند اگر به نتیجه نرسیدند به خاطر کمکاری من است من انگیزهام را از دست میدهم اما وقتی من خدا را ضامن و شاهد کار خود قرار میدهم دوباره سعی میکنم با قدرت به وظیفه و رسالت خودم عمل کنم.»
حلما سر و کار داشتن با نوجوانان و در جمع آنها بودن را بهترین مزیتی میداند که در شغل معلمی میتوان داشت. وی ادامه میدهد: معلمان با دانشآموزانی سروکار دارند که دوران حساس زندگی خود را میگذرانند و بازیگوشیهای مختص به این سن از سوی دانشآموزان لحظات تدریس را دشوارتر میکند.
از نظر این معلم غلامانی معلمی را باید با عشق و علاقه انتخاب کرد، نه به عنوان یک شغل پر درآمد چراکه هیچگونه امتیازی نسبت به دیگر ارگانها ندارد.
حلما یکی از مهمترین مطالبات معلمان را ایجاد همسانسازی حقوق و برخوردار کردن معلمان از بستههای حمایتی و مزایایی که کارکنان سایر دستگاهها دارند، عنوان میکند.
کد خبر 748209